۱۳۸۹ خرداد ۶, پنجشنبه

شوق ديدار

اگر در كهكشاني دور

دلي يك لحظه در صد سال يادم مي كند بي شك

دل من در تمام لحظه هاي عمر

به يادش مي تپد پرشور

و در اين صحنه هاي شور

همي آهسته مي گويم حديث عاشقي از دور

كه در اين نو گرايانه زمان بي زماني

وقف بس معشوق مي گردد

نمي دانم توان ديدنش دارم؟

توان گفتنش دارم؟

نمي دانم چرا در لحظه هاي شور

بدون ديدنش از دور توان درك هم دارم

دل من در تمام لحظه هاي عمر

به يادش مي تپد پرشور

مهران بيغمي

هیچ نظری موجود نیست: